شش گرفتاری بزرگ مانع از رونق کسب‌وکارهای مبتنی‌بر صادرات شده و نمی‌گذارند توفیق اجباری افزایش نرخ ارز کام صادرکنندگان و اقتصاد ‌ایران را شیرین کند:


نا‌اطمینانی ناشی از سیاست‌گذاری اقتصادی: صادرات در ایران مرغ عزا و عروسی است. هم در خوشی سرش بریده می‌شود و هم در عزا. وقتی درآمدهای نفتی افزایش می‌یابد نیاز دولت به درآمد ارزی ناشی از صادرات کاهش پیدا می‌کند. به این ترتیب کسب‌وکارهای صادراتی به حاشیه می‌روند. برعکس وقتی درآمدهای نفتی کاهش پیدا می‌کند، دولت به‌دلیل کسری بودجه، پول چاپ می‌کند که نتیجه‌اش افزایش تورم است. وقتی تورم افزایش پیدا کند، دولت برخورد با بازاریان و سرکوب قیمت را در دستور کار قرار می‌دهد و به بهانه تنظیم بازار و جلوگیری از کمبود کالا در داخل، صادرات را هم ممنوع می‌کند.

بلاتکلیفی در ارتباط با جهان: در اندیشه بخشی از سیاستمداران ایرانی، اساسا رابطه با جهان تعریف نشده و بخش مهمی از جریان‌های فکری سنتی در ایران از تعامل با جهان واهمه دارند. ما حتی با دوستان سیاسی خود رابطه صحیحی نداریم.

ناتوانی در افزایش بهره‌وری و بالا بردن توان رقابت: اصولا بنگاه‌ تولیدی بدون بهره‌وری قادر به رقابت در بازارهای جهانی نیست. متاسفانه ساختار اقتصاد ایران سرکوب‌کننده رقابت و نابودکننده بهره‌وری است. بدون بهره‌وری قادر به توفیق در بازارهای جهانی نیستیم.

نا‌مساعد بودن فضای کسب‌وکار: اصلاح محیط کسب‌وکار در مقدماتی‌ترین شکل آن نیازمند اتخاذ تصمیم‌های سخت از سوی دولت‌هاست که متاسفانه مورد توجه قرار نمی‌گیرد. چطور ممکن است با وجود قوانین مزاحم و موانع ساختاری، بتوانیم در بازارهای جهانی به‌دنبال رقابت باشیم؟

ناتوانی نظام اداری در تسهیل فرآیندهای تجاری.

ناتوانی وزارت امور خارجه در پشتیبانی از صادرکنندگان.

برگرفته از وب سایتآهنکو